از سیستم تعاریف مختلفی ارائه شده است که براساس دیدگاه متخصصان و نظریه پردازان و زمینه مطالعه مورد نظر آنها این تعاریف متفاوت است ولی بین تمام این تعاریف وجوه اشتراکی وجود دارد. برای مطالعه تعاریف مختلف سیستم احتیاج به کمی صبر دارید یعنی تا زمانی که کتاب من از زیر چاپ بیرون بیاد که این حدودآً دو سه ماه دیگه طول میکشه.
اما تعریف من از سیستم:
سیستم مجموعه ایی از اجزا که برای رسیدن به اهداف خود(یا گروهی از اجزا) و کل مجموعه با هم تعامل داشته و در یک ارتباط معین، معنی دار و هماهنگ باهم کار می کنند.
در این تعریف سه مولفه مهم وجود دارد که عبارتند از:
1. اجزا(Element): هر سیستم شامل حداقل دو جز که در تعامل باهم و با کل مجموعه می باشد.
2. اهداف(Goals): هر سیستم دارای اهدافی است که برای رسیدن به آن تلاش می کند. اهداف سیستم به دو قسمت تبدیل می شود. اهداف جزئی (یا گروهی) و اهداف کلی. اهداف جزئی(یا گروهی) هدف های مرتبط با هر جز(یا گروهی خاص) می باشد بعبارت دیگر هر جز در سیستم هدف خاصی را دنبال می کند و برای رسیدن به آن بایستی در سیستم قرار بگیرد. اما اهداف کلی که به کل سیستم بر می گردد دلیل و فلسفه وجودی سیستم می باشد. یعنی برای رسیدن به این اهداف اجزا در کنارهم قرار گرفته و حتی اهداف جزئی برای آنها تعریف شده اند.
نکته مهم و حیاتی برای توسعه و بقا یک سیستم این می باشد که چه اجزا برای خود اهدافی داشته و یا سیستم برای آنها تعریف کرده باشد این اهداف موقعی سازنده است که در راستای اهداف کل باشد. بعبارت دیگر همانطور که بین اجزا رابطه و تعامل دوسویه وجود دارد بین اهداف جزئی و کلی بایستی این رابطه وجود داشته باشد یعنی رسیدن به اهداف جزئی منجر به اهداف کلی شده و نائل شدن به اهداف کلی اهداف جزئی را نیز تامین کند.
3. تعامل و هماهنگی بین اجزا(Interrelation): مهمترین مشخصه متمایز کننده سیستم از یک مجموعه، تعامل و ارتباط بین اجزا می باشد. در یک سیستم هر جز با جزئی دیگر(یا هر گروه با گروهی دیگر از اجزا) مرتبط بوده و در نهایت با کل سیستم تعامل دارد. این ارتباطات معنی دار و معین می باشد. این ارتباط متعامل باعث ایجاد رفتارهای شگفت انگیز در سیستم در طول زمان می شود. پویایی سیستم ها در طول زمان به علت ارتباط پویا و دوجانبه اجزا باهم می باشد.
برای پاسخ به دو سوال "چگونه سیستم ها کار می کنند و چگونه رفتار آنها مارا شگفت زده می کند؟" به کتاب پیش برآمدی بر تفکر در سیستم ها نوشته دونلا میدوز (Thinking in Systems - A Primer ,Donella Meadows,2009) مراجعه کنید.
اما چگونه می توانیم بر سیستم ها مدیریت اثر بخش داشته باشیم؟
برای پاسخ به این سوال من به مدیران و تحلیل گران سیستم همیشه این سوال را مطرح می کنم که"چقدر به صحبت های سیستم خود گوش می دهید؟" آنها معمولاً تعجب کرده و با حالتی بهت زده می پرسند: مگر سیستم ها صحبت می کنند!؟
آری سیستم ها صحبت می کنند. به نظر من برای مدیریت اثر بخش بر سیستم ها لازم است به صدای آنها گوش فرادهیم. سیستم ها دارای زبان خاص خود هستند. سیستم ها زبانی حرّاف دارند فقط لازم است بخواهید صدایشان را بشنوید و البته به زبان آنها آشنایی داشته باشید.
از همین حالا شروع کنید به سیستم های اطراف خود گوش فرادهید. صدایی می شنوید؟ نه. باز تلاش کنید حال چی می شنوید؟ نه. نا امید نشوید کم کم صداهایی خواهید شنید البته خیلی نامفهوم. سپس پس از اینکه با زبان سیستم ها آشنا شدید صداها واضح تر می شود و آن زمان است که پچ پچ ها و حرفهای زیاد سیستم ها را به راحتی خواهید شنید.
برای آشنایی با صدای سیستم ها لطفا چند ماه صبر کنید: کتاب تفکر سیستمی و پویایی های سیستمی تا چند ماه دیگر از چاپ بیرون خواهد آمد. پس صبور باشید.